Monday, July 16, 2007

--------------------------------------------------------------------------------
دوربرگردان م.ف

--------------------------------------------------------------------------------
۲۳ تير ۱۳۸۶ - بعد از ظهر ۱۶:۹ تعداد بازديد: 9435 كد خبر: ۷۱۳۸۱

دنياي تأسف‌بار
در اين چند روزي كه من نبودم و «دوربرگردان» را به امان خدا و وزارت ارشاد و قوه قضائيه رها كرده بودم، رخدادهاي ناخوشايندي در حوزه رسانه افتاد؛ از توقيف «هم‌ميهن» و «ايلنا» خيلي متأسف شدم. از انسداد «بازتاب» هم كه متأسف بودم. واقعا دنياي غم‌انگيز و تأسف‌باري شده است. خدا خير بدهد اين دولت و هوادارانش را كه روزي چند مرتبه ما را مي‌خندانند، وگرنه با اين وفور غصه و كمبود شادي، ممكن بود بتركيم. تازه بتركيم هم كسي به هسته ...
انرژي هسته‌اي حق مسلم ماست!

آن پنج هزار نفر
بحمدالله و المنّه كه اوضاع جهان اسلام از فلسطين تا عراق و افغانستان بر وفق مراد است و فقط مي‌ماند ماجراي دست دادن خاتمي كه فغان «وا اسلاما»ي طلاب حوزه‌هاي علميه قم را برآورده است. البته ـ به قول مش قاسم ـ ما كه به چشم خودمان نديديم، ولي يك سايت منتسب به دولت و متعلق به عيال سخنگو و وزير دادگستري و رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارزِ دولت، خبر داد كه پنج هزار نفر از طلاب در مدرسه فيضيه با امضا نسبت به مصافحه خاتمي اعتراض كردند و خواهان خلع لباس وي شده‌اند.

من كه اگر به جاي آقاي خاتمي بودم، خودم شخصا لباس خودم را درمي‌آوردم تا اين آخرين معضل جهان اسلام حل شود و ضمنا بر و بچز خانم رجبي مجبور نشوند در اين تعطيلات تابستاني، بروند از كل شش هزار طلبه مذكر آنجا، پنج هزار تا را از شهرها و دهاتشان بكشانند پاي تومار.

راستي، كسي هست بداند چرا همه مايلند آقاي خاتمي را از لباسش بيرون بياورند؟ اشكال از فرستنده است يا گيرنده؟!

منامه منامه ... ما داريم مي‌آييم!
حالا كه اين مشكل جهان اسلام در حال حل است،‌ واقعا حيف است مشكلات مهم ملي ما روي زمين بماند، به خصوص اگر گره مشكل جهان اسلام به كف باكفايت خواهر بااخلاقي چون خانم فاطمه رجبي باز شود. قاعدتا براي حل مشكل ممكلت خودمان، هيچ كس بهتر از برادر خوش‌غيرت و وطن‌پرستي مثل حسين آقا شريعتمداري نيست.

در همين راستا، برادر حسين در مقاله‌اي كه به تازگي در روزنامه «كيهان» به چاپ رساند، بحرين را جزيي از خاك ايران خواند و نوشت: مردم بحرين خواهان بازگشت بحرين به خاك ايران هستند. عده‌اي از بحريني‌ها هم به اين مسئله معترض شده و فعلا كار تا حد تقاضا براي اخراج سفير ايران از بحرين بالا گرفته است. حسين آقا هم اعلام كرده است كه اين نظر شخصي‌اش بوده است، اما بحريني‌ها كه ملتفت نيستند سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي رسمي و دولتي ايران، وبلاگ و دفترچه‌ خاطرات سردبيرهاي آنهاست و ضمنا «مردم خواهان اين هستند كه ... » تكه كلام اين افراد است، هنوز ول‌كن ماجرا نيستند. ايشالله خدا توابشان كند!

نشست احمدي‌نژاد با اقتصاددان‌ها
بالاخره احمدي‌نژاد هوشمندانه توپ را در زمين اقتصاددان‌ها انداخت و يك نشست چندساعته با آنان گذاشت. در ابتداي اين نشست و در حالي كه بيش از پنجاه نفر از امضاكنندگان نامه حضور داشتند، اقتصاددان‌ها از حجب و حياي رئيس‌جمهور استفاده كردند و نامه سومشان را هم خواندند و البته در ابتداي آن تأكيد كردند كه برخلاف ادعاي برخي رسانه‌‌هاي حامي دولت (من كي گفتم «فارس» و «ايران» و «كيهان»؟) اين نامه نه منسوب به 57 اقتصاددان، بلكه متعلق به آنها بوده و تك تك امضاكنندگان، به آن اعتقاد دارند.

راستش من تا اينجايش را مطمئن هستم، ولي بقيه‌اش را هر رسانه‌اي، يك طوري گزارش كرده است. اين طرفي‌ها نوشته‌اند: احمدي‌نژاد اقتصاددان‌ها را مجاب كرده تا حدي كه حسين عبده تبريزي گرفتار شور و سماع شده و آن طرفي‌ها هم گزارش كرده‌اند: اقتصاددان‌ها همچين دولت را منكوب كرده‌اند كه سابقه نداشته است.

ما از اينجا نتيجه مي‌گيريم كه رسانه‌ها در ايران آزادند.

كارت سوخت و جاروبرقي
يك رفيقي داشتيم كه يك بي‌بي‌ داشت كه به نحو باورنكردني‌ به جارو دستي علاقه‌مند بود و چون وسواس داشت كه حتما روزي چند بار خانه‌اش را با كمر خم جارو بزند، داشت از پا درمي‌آمد. بالاخره با اصرارهاي فراوان چندساله، فرزندان و نوه‌هايش، راضي شد از جاروبرقي استفاده كند. يك جاروبرقي گران‌قيمت هم برايش خريدند و پس از چند جلسه آموزش، سپردند دستش. پايان كار خيلي جالب بود: بي‌بي جان روزي دو بار خانه را جاروبرقي مي‌كشيد، هر بار خم مي‌شد و از وسط دسته مي‌گرفت و تا پايان جاروكشي دولا مي‌ماند، بعد از هر بار جاروكشي، خرطومي و سري آن را مي‌تكاند و آب مي‌كشيد و خلاصه كلام آن‌كه به قول امروزي‌ها، جاروبرقي را به روايت جارودستي به كار مي‌برد. اطرافيان هم كه ديدند اينطور است، جارو دستي را دادند دست بي‌بي جانشان تا دست كم اين همه عذاب كش و واكش دستگاه برقي را نكشد.

ماجراي كارتي كردن سهميه‌بندي سوخت هم احتمالا داستاني شبيه به اين خواهد داشت. هنوز هيچي نشده، قرار شده به برخي سهميه اضافه بدهند. يك عده‌اي مثل راننده‌هاي وسايل نقليه عمومي كه از اول داشتند. فرض كنيد قرار باشد به خبرنگارها سهميه اضافه بدهند، قاعدتا پزشك‌ها اعتراض خواهند كرد كه اگر خبرنگارها با افكار عمومي بازي مي‌كنند، ما با جان انسان‌ها بازي مي‌كنيم، چرا آنها داشته باشند و ما نه؟ بعد كه به پزشك‌ها بدهند، اساتيد دانشگاه هم بناي اعتراض را خواهند گذاشت كه اي آقا، به آنها كه دكتراي حرفه‌اي دارند، سوخت اضافه مي‌دهيد، به ما كه دكتراي تخصصي داريم، نمي‌دهيد؟ بعد كه به اين گروه هم سوخت مازاد بدهند، فغان فارغ‌التحصيلان و دانش‌آموختگان درخواهد آمد كه پس اين بود نخبه‌پروري و شايسته‌سالاري؟ يالاّ به ما هم بنزين بدهيد، والاّ فرار مغزها مي‌كنيم.

قاعدتا در راستاي هرچه زودتر رسيدن به قله‌هاي علم و افتخار و حضور دانشمندان جواني كه قرار است اختراع‌ها و كشف‌هاي عجيب و غريب بكنند، به آنها هم سوخت اضافه (ترجيحا از نوع سوپر) داده خواهد شد. بعد هم نوبت به معلمان عزيز مي‌رسد كه بحق خواهند گفت پس ما چي...؟ و پيش از آن‌كه اعتصاب شود و خيابان‌ها بسته بشوند، با دستور مستقيم آقاي احمدي‌نژاد، به آنها هم سوخت اضافه داده مي‌شود. در اين هنگام، صنعت‌كاران و كاسب‌كاران هم كه مي‌فهمند دارد سرشان كلاه مي‌رود، با روش‌هاي خاص خودشان، سوخت را اضافه مي‌كنند. بعد ... و خلاصه اين‌كه پس از مدت كوتاهي، هيچ صاحب كارتي نخواهد ماند، مگر اين‌كه آنقدر به سهميه سوختش اضافه شده باشد كه عملا به حالت قبل از سهميه‌بندي بازگشته باشد.

پي‌نوشت: حالا از اين حرف‌ها گذشته، شرايط اضافه شدن سهميه خبرنگاران چيه؟ الو ... انجمن صنفي پرتوان، برس به داد اين ناتوان!

كپي سي‌دي جرم شد
دادستاني تهران با صدور بخشنامه‌اي، كپي و فروش سي‌دي محصولات داخلي را جرم اعلام و نيروي انتظامي را موظف كرد با عاملان اين پديده برخورد كند. از ديگر سو، سي‌دي فيلم دست دادن با خاتمي به طور وسيع در ميان نمازگزاران روز جمعه تهران و برخي شهرهاي ديگر توزيع شد.
شعار هفته: خاتمي خاتمي، شكايت شكايت!

تخريب شرك شد
جمعه‌ها واقعا تعطيل نيست، دست‌كم براي من! امام جمعه مشهد در خطبه‌هاي نماز جمعه اعلام كرد: ‌تضعيف نظام اسلامي در حد شرك به خداست.

به گزارش سايت «شبستان»، آيت‌الله علم‌الهدي همچنين از مديران دولتي خواست براي سفر به ييلاقات از اتومبيل‌هاي دولتي استفاده نكنند. راستي تا يادم نرفته، حدود آن شرك به خدا را از زبان آيت‌الله علم‌الهدي برايتان مشخص كنم: «به دنبال عيب‌ها و اشكالات بودن، اين يعني تخريب و تخريب؛ يعني تضعيف نظام و تضعيف نظام در حد شرك».
بنابراين، خدايا توبه!

دست‌انداز:
سايت‌هاي زير چه شباهتي با هم دارند؟
گويانيوز، راديو فردا، قر بده، بازتاب، راديو زمانه، ايلنا، جيگر دات كام، پيك‌نت.

پاسخ: اشتباه حدس زديد، همه آنها نقطه دارند (خب البته فيلتر هم هستند، ولي پاسخ مورد نظر ما، نقطه بود)

پي‌نوشت: بعضي از دوستان تذكر دادند كه دو تا از سايت‌هاي بالا خيلي ضايعند. خانم ويراستار لطفا «بازتاب» و «ايلنا» را حذف كنيد.


اخبار مرتبط :


اي چاوز قهرمان، برگرد همونجا بمان!

نظرات کاربران :


مطمئن باشيد اگر به همه سهميه هاي اضافي بدهند. آخر سر به آن كارگر بيچاره اي كه با هزار زحمت و پس از سالها پس انداز، يك پيكان يا پرايد تهيه كرده هيچي اضافه نخواهند داد كه هيچ. چه بسا از سهم ايشان براي اوشان ها! كم كنند.
مي گي نه؟، صبر كن ببين.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home