Saturday, July 07, 2007

!

--------------------------------------------------------------------------------
دوربرگردان م.ف

--------------------------------------------------------------------------------
۱۲ تير ۱۳۸۶ - بعد از ظهر ۱۸:۴۸ تعداد بازديد: 13255 كد خبر: ۷۰۶۴۰

ابوالمشاغل زنش را بيشتر دوست دارد
گويا كشور علاوه بر بنزين، با بحران كمبود رجال هم روبه‌روست، به گونه‌اي كه آقاي احمدي‌نژاد، با سهميه‌بندي غلامحسين الهام، وي را به سمت رياست ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز هم منصوب كرد. احتمالا آقاي الهام كه علاوه بر سمت جديد، وزير دادگستري، سخنگوي دولت، عضو حقوقدانان شوراي نگهبان و از همه مهم‌تر همسر خانم فاطمه رجبي هم هست، از اين پس مجبور شود با سه ساعت بيدار شدن زودتر، روزانه 27 ساعت كار كند تا احيانا شعارهاي شايسته‌سالاري و عدالت‌محوري دولت نهم زير سؤال نرود. تازه اينها همه در حالي است كه آقاي الهام در مجلس شوراي اسلامي با افتخار اعلام كرده بود كه زن و زندگي‌اش را بيشتر از كارش دوست دارد، فكرش را بكنيد اگر كارش را بيشتر از زنش دوست داشت، چه مي‌شد؟!

بيت بي‌ربط
متحيرّم چه نامم غلوم ابوالمشاغل!
كه بغل كند به يك دست، همه هندوانه‌ها را!

تهرون تهرون كه مي‌گن جاي قشنگيه، مردمش هم خوبن
يكي از مزاياي چپ بودن اين است كه آدم از بورژوازي، مصرف‌گرايي و اسراف بدش مي‌آيد. در همين زمينه، هوگو چاوز كه پس از برقراري خط هوايي تهران ـ كاراكاس از خالي بودن هواپيماها و اسراف بنزين خيلي شاكي است، هرچند وقت يك بار با رفيق، رفقا چند تا بليت دوسره گرفته و به تهران مي‌آيد.

در اين سفرها مزاياي زيادي نهفته و چپانده است:
1. استخوان آدم سبك مي‌شود.
2. توي هواپيما دلي از عزا درمي‌آورد و چند تا از بسته‌هاي تغذيه را هم مي‌گذارد توي كيفش، بعدا جلوي عكاس‌ها مي‌دهد به بر و بچه‌هاي فقير و بي‌سرپرست و تبليغات امپرياليسم را خنثي مي‌كند.
3. به ديدار همتايان مي‌رود و به خودش اميدوار مي‌شود.
4. در مورد نابودي آمريكا، ساختن دنياي جديد، پروژه‌هاي عظيم اقتصادي مشترك، نجات نزديك محرومان جهان و از اين جور چيزها شعار مي‌دهد و مفت و مجاني چند تا فيل را در مدار فضايي قرار مي‌دهد.
5. چار سنت دشت مي‌كند براي مردم و زن و بچه‌هاش مي‌آورد.

ضمنا هوگو چاوز در پايان سفرش گفت: «اگر دنبال معنويت هستيد، به ايران سفر كنيد». سال‌ها پيش سعدي به يك بنده خدايي كه خيلي دنبال معنويت بود، سفارش كرده بود، روزها چند ساعتي بخوابد!

10 تا من، 10 تا تو، 10 تا اون
آيت‌الله مهدوي كني، از بزرگان جناح راست و رئيس دانشگاه امام صادق، پس از سال‌ها سكوت خود را شكست و ضمن دعوت اصولگرايان (كذا في الاصل: محافظه‌كاران، راستيون) به وحدت، پيشنهاد داد، براي انتخابات مجلس امسال، هر كدام از سه گروه اصولگرا، ده نفر پيشنهاد بدهند تا در نهايت براي تهران يك فهرست سي‌نفره مختلط تهيه شود.

طرز تهيه معجون اصولگرايي:
مواد لازم:
اصولگراي سنتي: 10 عدد
اصولگرايي مجلسي: 10 عدد
اصولگرايي احمدي‌نژادي: 10 عدد

طرز تهيه:
ابتدا تمام مواد لازم را با فشار زياد در مخلوط‌كن مي‌ريزيم و سپس از تئوريسين مي‌خواهيم تا دوشاخه آن را به برق وصل كند. اگر در هنگام اتصال، فيوز نپريد يا جريان تئوريسين را خشك نكرد، آن‌گاه دكمه چرخش با دور ملايم را مي‌زنيم. اگر در اين هنگام، محفظه نتركيد و تمام مواد لازم به گوشه‌اي پرت نشدند، دكمه تند را مي‌زنيم و اگر در اين حالت هم مخلوط‌كن منفجر نشد، مدتي صبر مي‌كنيم و سپس دكمه خاموش را فشار مي‌دهيم.

معجون حاضر، مخلوطي است خوش رنگ كه رايحه خوش و غيره‌اي هم دارد. سي ليوان از آن پر مي‌كنيم و در «مجلس» پخش مي‌كنيم!

رسانه ملي ـ دولتي پرمخاطب
يك كارشناس ارتباطات ـ كه تأكيد مي‌كنم هيچ مسئوليت رسمي در «بازتاب» ندارد ـ پيشنهاد كرد كه دولت به جاي اين همه نك و نال و گله و گلايه از صدا و سيما، از اين سازمان بخواهد كه يك شبكه مستقل تلويزيوني براي دولت تأسيس كند. به اين ترتيب، ميلياردها تومان پول بي‌زباني كه هر سال از روابط عمومي وزارتخانه‌ها و شركت‌هاي دولتي، با سند و بي سند روانه صداوسيما مي‌شود، تا صرف تبليغات آشكار و مخفي (يقول: ميان‌برنامه‌اي اُو محتوايي) بشود، يكراست خرج آن شبكه بشود.

اين طرح در صورت اجرا، چند خاصيت دارد كه از جمله مهم‌ترين آنها، خلاص شدن بيننده‌ها و شنونده‌ها از تبليغات و خبررساني‌هاي كسالت‌آور رسانه ملي از پروژه‌هاي دولتي است. در عوض، دولت هم يك شبكه دارد كه هر طور صلاح دانست، مي‌تواند براي آن برنامه بسازد. اين جنگ‌هاي زرگري هم مبني بر اين‌كه «رسانه ملي خدمات دولت را پوشش نمي‌دهد» به اين ترتيب مرتفع مي‌شود.

تازه من پيش‌بيني مي‌كنم اين شبكه با استفاده از دولت، بتواند در ساختن برنامه‌هاي متنوع و حتي سريال هم به رقيب صداوسيما تبديل شود و مخاطبان زيادي را جذب كند. چند تا از اين برنامه‌ها كه فكر مي‌كنم به سرعت پذيرفته شوند، از اين قرارند:

ويژه‌برنامه ادبي با اجراي فاطمه رجبي.
برنامه «ما مي‌توانيم» از سري «جوانان و اعتماد به نفس» به تهيه‌كنندگي مهرداد بذرپاش.
تله‌تئاتر «خداحافظي باجناق‌ها» با شركت زريبافان و مددي.
فيلم كمدي «چه كسي عذرخواهي مرا فكس كرد» به كارگرداني صفار هرندي.
ويدئوكليپ ترانه «ديوونه، ديوونه... ديوونه شو ديوونه... » با اجراي گروهي كميته فيلترينگ.
ويژه برنامه «ازدواج موقت در خانواده» از سلسله درس‌هاي حاج‌آقا پورمحمدي (پخش در نيمه‌شب).
برنامه علمي آموزشي «فيلترنت چيست» با اجراي سليماني، وزير ارتباطات.
سلسله ميزگردهاي «خيرات و قاچاق» اسپانسر: بهزيست‌بنياد.
مسابقه «نامه‌هاي عاشقانه‌نويسي»؛ اجرا توسط شوراي اطلاع‌رساني دولت و سازمان برنامه و بودجه.
سريال «جواهري در قصر» با بازي علي لاريجاني (لانگوم!).
نقد و بررسي مجموعه «قتل در قطار سريع‌السير اصلاحات» با حضور استاد حسينيان.
آموزش خودآرايي و آرايشگري توسط كلهرجون!

داستان يوسف و حسينيان
در حالي كه آش روز جمعه آقاي جنتي، آنقدر شور بود كه صداي چند آشپز هم درآمد، حسينيان، رئيس سابق مركز اسناد و مشاور فعلي احمدي‌نژاد، از مادر راننده تاكسي كه به خواب پسرش آمده بود و به او گفته بود كه به دوست آقاي جنتي بگويد، مادرم گفته به احمدي‌نژاد رأي بده تا او هم به آقاي جنتي بگويد و در نهايت ايشان در نماز جمعه اين واقعه را نقل كند، دفاع كرد.

حسينيان در مطلبي كه در يك سايت نيوزي درج شد، استاد جعفريان را هم به خاطر اين‌كه پيش از روز جمعه نوشته بود، پيشگويي و استخاره به درد حل مشكلات كشور نمي‌خورد، نواخت كه البته اين دفعه بدون درد و خونريزي بود.
روح‌الله حسينيان براي رد ادعاهاي جعفريان از داستان حضرت يوسف در قرآن، شاهد مثال آورد و با اين قياس، حق را به جنتي داد. پيش از اين‌كه «قلت و ان قلت» اين دو تا فاضل جليل‌القدر بيشتر از اين بالا بگيرد، من چند تا مطلب را نمي‌فهمم كه اميدوارم يكي روشنم كند:

1. پيامبر الهي چه ربطي به راننده تاكسي دارد كه خوابش هم قدر خواب او شود؟
2. عزيز مصر چه شباهتي به احمدي‌نژاد دارد كه خوابشان داشته باشد؟
3. يوسف اين ماجرا كيست؟ زبانم لال جنتي كه نيست؟! (استغفرالله!)
4. چرا زليخايش اينقدر كم بود؟

دست‌انداز
هفته آينده «دوربرگردان» نداريم. اگر ميزان خنده خونتان پايين آمد، يكي از راه‌هاي زير را امتحان كنيد:

1. دعواهاي «اعتماد ملي» و «كيهان» را دنبال كنيد.
2. تجسم كنيد كه همين دو هفته پيش، كساني در همين تهران چند ساعت در صف ايستادند تا دو قمقمه بنزين بخرند.
3. يك پيراهن چهارهزار توماني از دست‌فروش دور ميدان اصلي شهرتان بخريد و پشت اتيكت آن بخوانيد «made in Italy»!
4. چهل و پنج دقيقه وقت صرف كنيد تا بتوانيد با اتصال دايال‌آپ مزخرفي كه داريد، صفحه اول سايت وزارت فناوري اطلاعات را بخوانيد كه در آن خبر داده شده كه ضريب نفوذ اينترنت در ايران بالا و بالاتر مي‌رود.
5. به عكس الهام نگاه كنيد و شغل‌هاي رسمي‌ كه اين مرد بزرگ بر عهده دارد، تصور كنيد.
6. خودتان را قلقلك بدهيد.

اخبار مرتبط :


گفت‌وگو با مادر آن راننده تاكسي

نظرات کاربران :


اگه اجازه بديد بنده في المجلس چند جواب براي سئوالاتتان به ذهنم آمد كه مطرح مي كنم.
1- حضرت يوسف در اثر تعبير خواب يك زنداني بالاخره توانست به قصر برگردد و آقاي احمدي نژاد هم در اثر تعبير خواب يك راننده تاكسي به رياست جمهوري رسيد ، پس اين اولين شباهت.
2- عزيز مصر عزيز مصر بود و احمدي نژاد عزيز ايرانيها
3- يوسف هم آقاي الهام است كه عزيز ايران اخيرا ايشان را كشف كرده .
4-زليخا هم كمتر خود را نشان مي دهد چون مشغول نوشتن كتابي ديگردر وصف عزيز ايران است.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home