طنز فاخر سعدی
Thursday, August 31, 2006
طنز فاخر سعدی عنوان کتابی است به قلم ایرج پزشکزاد از انتشارات شهاب تهران
انگیزه نویسنده در پژوهش در طنز سعدی در واقع نوعی غبار روبی است از شخصیت ادبی وفکری سعدی و بیرون آوردن گفتار اواز فضای خشک ومعنا ستیزکتاب های درسی متعارف. ایرج پزشکزاد در این کتاب با نگاه به مقوله طنزدر ادبیات کهن و کمتر کهن غرب و با اشاره به جایگاه طنز در ادبیات معاصر ایران جایگاه و عمل کرد طنز سعدی را نشان میدهدو تمایز انرا با هزلیات گوشزد می کند طنز فاخر سعدی در واقع گردشی دوباره در گلستان است وباد آوری حکایاتی چنداز آن
طنز سعدی قبل از همه مورد تحسین ادبا و متفکرین غربی قرار گرفته
.
اگر طنز سعدی در این کتاب عنوان شده منظورجلب توجه به نا آشنایی و غریبه ماندن نسل جوان ماست به سعدی
سعدی در زمینه های مختلفی سر آمد بوده فقط شاعر غزل سرا نبوده و به خصوص باید به عناوین رسمیش که سراینده عالیترین غزل های عاشقانه خداوند نثر مزین معلم حکمت عملی استاد مثنوی و غیره عنوان طنز پرداز هم به آن اضافه شود
اما از قرون گذشته لفو نتن دیدرو که مقاله در مورد سعدی دارد ولتر گوته ویتور هوگو بالزاک آلفرد موسه ارنست رنان
-
ارنست رنان میگوید که سعدی از خود ماست یکی از نویسندگان ماست
امرسن شاعر و فیلسوف قرن نوزدهم راجع به سعدی خیلی نو شته
امرسن مینویسد
ای رهگذر هنگامی از کنار خانه سعدی میگذری چشم بصیرت باز کن در آستان این خانه شرط ادب به جای آر زیرا در ان کسی منزل دارد کهعقل و حکمت خداوندان است خدایان آسمانی بر گردچراغ زرین و فروزانوجود او حلقه میزنند و دختران پاکیزه روی و جوانان با گوهر بدین مرد حقیقت روی میآورند تا دل را بر طبق اخلاص نهند و بدست او بسپارند ترجمه از عبدالحسین زرینکوب از نوشته چارلز امرسن است
یاارنست رنان خیلی راحت میگوید ذوق سلیم تزلزل ناپذیر او لطف و جاذبه ای که به آثار او روح خاصی میبخشد لحن سخره آمیزو پر عطوفتی که با ان معایب و مفاسد جامعه انسانی را ریشخند میکند این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت یافت می شود او را در نظر ما عزیز میدارد وقتی پآثار او را میخوانید گویا با یک نویسنده اخلاقی رومی هراسیوس یا با یک نویسنده بذله گوی
قرن 16 سر و کار دارید
راجع به مشخصات این طنز
ظنز یک انتقاد است منتها یک غیر مستقم پوشیده لابلای قصه مثل و متل وشعر یک صورثی از انبقاد هست که مستقیم و صریح مثل انتقاد عبوس و اخمو نیست روی حقیقت تلخ یک رو کش شکلاتی کشیده شده به قول خود سعدی که میگویدچنین های شکر آلود دردارو خانه سعدی ستانند
posted by shourangiz @ 2:08 PM 0 comments
Thursday, August 24, 2006
ماهی و گربه و سنجاقيادی از پرويزشاپور
مرداد 1378 سالمرگ پرويز شاپوراست. مبتكر كاريكلماتور در ايران. كمتر از هر هنرمندی در ايران سخن گفت. چنان آرام و بی صدا زيست كه گوئی سايه ايست در كنار بت فروغ فرخزاد. شوهر او بود، اما نه چند سالی بيش. خيلی زود از هم جدا شدند و هريك در جستجوی ايده های خويش. پرويزشاپور را اهل قلم مطبوعات بيش از ديگران می شناختند، چرا كه گهگاه در تحريريه مجلات ظاهر می شد. جملات بسيار كوتاه و ابتكاری او كه همراه بود با تصاوير ويژه ای كه خود بر اين جملات می افزود سالها در مطبوعات ايران قبل از انقلاب منتشر می شد. طنز او طنز خاص شاپور بود. شماری از كارهای او هنوز منتشر نشده است كه گويا در تلاش انتشار آن هستند.
"قلبم را با قلبت ميزان میكنم"
به نگاهم خوش آمدی
پايين آمدن درخت از گربه.
"اولين تپشهای عاشقانه قلبم" (نامههای پرويز شاپور و فروغ فرخزاد با گردآوری عمران صلاحی و كاميار شاپور)
اينها بخشی از كارنامه هنری پرويز شاپور است، به همراه طرح هائی كه "گربه" در بسياری از آنها به اشكال و خيز و كمين های گوناگون حضور دارد.
علاوه بر گربه، سنجاققفلی، موش و ماهی نيز سوژه های او در كاريكلماتورها و طرحهای بسيار ساده او بودند.
تاريخ طنز ايران هنوز موجزنويس، نكتهياب و ظريفانديشی مانند پرويز شاپور را به ياد ندارد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home