Sunday, June 18, 2006

قلم توتم من است

بیاییم در سالروز وفات آن اسوه و سرمشق، آن معلم بزرگ، آن شهید راه اندیشه و بیان، آزادی قلم و زبان، - در جلوگیری از خیانت دوباره - همراه با او به قلم سوگند بخوریم و خون سیاهی که از حلقومش می‌چکد و خونی که از زبانش می‌تراود، با هم بگوئیم و بخوانیم و بنویسیم:"قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقومش می‌چکد سوگند، به رشحه خونی که از زبانش می‌تراود سوگند، به ضجه‌های دردی که از سینه اش برمی آید سوگند... که توتم مقدسم را نمی‌فروشم، نمی‌کشم، گوشت و خونش را نمی‌خورم، به دست زورش تسلیم نمی‌کنم، به کیسه زرش نمی‌بخشم، به سرانگشت تزویرش نمی‌سپارم، دستم را قلم می‌کنم و فلمم را از دست نمی‌گذارم، چشم‌هایم را کور می‌کنم، گوشهایم را کر می‌کنم، پاهایم را می‌شکنم، انگشتانم را بند بند می‌برم، سینه ام را می‌شکافم، قلبم را می‌کشم، حتی زبانم را می‌برم و لبم را می‌دوزم...
اما قلمم را به بیگانه نمی‌فروشم.
قلم توتم من است، امانت روح القدس من است، ودیعه‌ی مریم پاک من است، صلیب مقدس من است، در وفای او، اسیر قیصر نمی‌شوم، زرخرید یهود نمی‌شوم، تسلیم فریسیان نمی‌شوم.بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند، به چهارمیخم کوبند، تا او که استوانه ی حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببیند که به نامجویی، بر قلم بالا نرفته‌ام، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره‌ی گوشت حرام توتمم ننشسته‌ام.تا زور بداند، زر بداند و تزویر بداند که امانت خدا را، فرعونیان نمی‌توانند از من گرفت، ودیعه‌ی عشق را قارونیان نمی‌توانند از من خرید و یادگار رسالت را بلعمیان نمی‌توانند از من ربود...
* قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه ی عشق است، هرکسی توتمی دارد.و قلم توتم من است.و قلم توتم ما است.
* توتم پرستی - مرحوم دکتر شریعتی. در آستانه سالروز وفاتش هنوز بسیاری از حرف‌ها را باید از زبان آن زنده یاد بزنیم. چون زبان‌هایمان را بردیده‌اند و قلم‌هایمان نیز. قلم‌هایی که جوهر ندارند و صاحبانش نیز. و در کنار جوهر، جرات.
عيسي سحر خيز٢٨/٣/١٣٨٥

0 Comments:

Post a Comment

<< Home