بستن پنجره
چاپ مطلب
دوشنبه 17 مهر 1385
دو شعرِ تُرکی با ترجمه فارسی از عمران صلاحی
"میگويند: دروغگو دشمنِ خداست. / اما دروغگوها / از صبح تا شب / از خدا حرف میزنند / گندم نشان میدهند و جو میفروشند / و در عسل، زهر میآميزند"
(برگرفته از جُنگِ فرهنگِ نوين، دی ماهِ ۱۳۵۸، تهران)
اوزامان
اونلار گلندهمن دونيايا گلمه ميشدممن دونيايا گلندهاونلار گئتميشديدمن اونلار دان بير ذات بيلميرماونلاردانهم ياخشی يازيب لار، همهه پيس يازيب لاراونلار دوز يولو گئديب لر يا آزيب لار؟بيلميرمآمما بونی بيليرم کی اوزامانفدايی لر واريميشکيملر دنيميشلر؟دييه جاقسان کتلی دن کوتلی دنقوربان اولوم کتلی لرين الينهقوربان اولوم کتلی لرين ديلينه اللری بيريميشديللری بيريميشاونلار گئديب لر، آمما من گورورهميانميش ياغيببير قوجا اکينچیدوروب دومان ايچيندهقابار ميش الينده، بئلیگويه ريب تؤفنگ اولوب!
آن زمان
هنگامی که آنان آمدندمن به دنيا نيامده بودمو هنگامی که من به دنيا آمدمآنان رفته بودندمن از آنان چيزی نمیدانماز آنانهم خوب نوشتهاند و هم بدآنان از راهِ راست رفته، يا گمراه شدهاند؟نمیدانماما اين را میدانم که آنزمانفداييان بودهانداز چه کسانی بودهاند؟خواهی گفت: از دهاتیهایِ بیسر و پاقربانِ دستِ آن دهاتی برومقربانِ زبانِ آن دهاتیها بشومدستهایشان يکی بوده استآنان رفتهاند، اما میبينمباران باريده استو کشاورزِ پيریدر ميانِ مِه ايستاده استو بيلش در دستهایِ تاولزدهروييده و تُفنگ شده!
تهران. ۵۸/۹/۱۷
يالانچیلار
ينه يالان دئه يلريالانی جماعتسحر چايلا ايچديلرگؤن اورتا ناهاره،گئجه شاملا ئيديلر!دييرلريالان دييهن آلله هين دوشمانی ديرآمما يالانچی لارسحردن آخشاماآللهه دان دانيشيرلاربوغدا گورسه ديلر، آرپا ساتير لاربالين ايچينه ده زههر قاتيرلارگئجه سؤفره باشينداآچاندا راديونیپيشميش تويوغون داگؤلماقی توتور!
دروغگوها
بازهم دروغ گفتندمردم، دروغ راصبح، با چای نوشيدندظهر، با ناهارو شب، با شام خوردند!میگويند: دروغگو دشمنِ خداست.اما دروغگوهااز صبح تا شباز خدا حرف میزنندگندم نشان میدهند و جو میفروشندو در عسل، زهر میآميزند.شب، سرِ سُفرهراديو که باز میشودمُرغِ پُخته هم خندهاش میگيرد!
تهران. ۵۸/۹/۱۷
Published from gooya news {http://news.gooya.com} Copyright © 2003 news.gooya.com All rights reserved for the original source
0 Comments:
Post a Comment
<< Home