--------------------------------------------------------------------------------
دوربرگردان م.ف
--------------------------------------------------------------------------------
۱۰ مرداد ۱۳۸۶ - بعد از ظهر ۱۲:۱۳ تعداد بازديد: 13742 كد خبر: ۷۲۴۶۶
معرفت فوتبالي
تيم ايران در ضربات پنالتي و در مرحله يك چندم نهايي جام ملتهاي آسيا به كره جنوبي باخت و با وجود ستارگان فراوانش از دور كنار رفت. سرمربي تيم ملي ايران هم با اعتماد به نفس فراوان گفت: مسئوليت همه ناكاميها را بر عهده ميگيرد تا ثابت كند «فردين هنوز نمرده است». اما فردين تيم ملي ايران در بازگشت دچار اختلالات اندكي شد و مدام بين فردين و ايرج قادري و همسر مسعود كيميايي در نوسان قرار گرفت تا جايي كه در كسوت يك قهرمان ظاهر شد! قلعهنويي تا جايي پيش رفت كه تقريبا از تمام منتقدانش طلبكار هم شد و تنها در گوشهاي از افاضاتش در يك برنامه تلويزيوني، برخي منتقدان را به نداشتن «معرفت فوتبالي» متهم كرد.
من نميدانم چرا وقتي اين اميرخان و طرز حرف زدنش را ميبينم، ياد بعضيها ميافتم و نميدانم چرا وقتي ياد بعضيها ميافتم، قيافه عبوس سردبير «بازتاب» جلوي چشمم ميآيد كه با انگشت تهديد (اشاره سابق!) تهديدم ميكند و ميگويد «نكن!» در نتيجه در مورد انواع معرفتها در حوزه اعتماد به نفس مختصري مينويسم، شما پيدا كنيد با معرفتها را.
معرفت فوتبالي: يعني اينكه در حالي كه يكي از بهترين و پرستارهترين تيمهاي فوتبال تاريخ ايران را داريم، برويم جام ملتها، ببازيم، برگرديم و علاوه بر اينكه خجالتزده و پشيمان نباشيم، از ملت طلبكار هم باشيم.
معرفت اقتصادي: يعني اينكه در حالي كه قيمت نفت به يكي از بالاترين رقمهاي تاريخ معاصر رسيده، همه را برداريم، صندوق ذخيره ارزي را هم خالي كنيم، بنزين را هم برايش صرفهجويي و سهميهبندي كنيم، بعد به خبرگزاري حاميمان بگوييم گزارش صندوق بينالمللي پول را طوري ترجمه كند كه همه گفته باشند ما نابغه اقتصادي هستيم.
معرفت هستهاي: يعني در حالي كه مخترعان و محققان و نوابغ داخلي در همه عرصههاي هستهاي خودكفا شدهاند، هر روز برويم مسكو، ناز بخريم، پول بدهيم (دو غاز و نيم هم بالا بدهيم!) كه تو را به جان مادرتان بياييد براي ما نيروگاه بوشهر را راه بيندازيد.
معرفت فرهنگي: يعني در حالي كه بازار نشر كتاب رو به احتضار است و مطبوعات با هزار مشكل دست به گريبانند و فيلمهاي مجوزدار هم اجازه اكران پيدا نميكنند، به فيلم آموزشي فريب زنان شوهردار مجوز بدهيم و مراقب كودتاي خزنده مطبوعات باشيم.
ژن خارش
محققان آمريكايي خبر دادند كه ژن مسئول خارش را كشف كردهاند كه اين خبر پوشش رسانهاي گستردهاي داشت. اين در حالي است كه محققان ايراني، مدتها قبل ژن عامل خارش را كشف كرده بودند، اما متأسفانه به دليل گستردگي لابي رسانهاي آمريكايي ـ صهيونيستي، اين خبر پوشش رسانهاي نيافت.
بنا بر اين تحقيقات كه در مناطق گوناگوني از كشورمان از جمله اوين تهران، وكيلآباد مشهد و عادلآباد شيراز انجام شد، برخي از عوامل خارش عبارتند از «علاقه به روزنامهنگاري، فعاليت در حوزه زنان، داشتن روحيه انتقادي، خودداري از خوشبيني و پرحرفي» كه در مجموع، باعث نياز به خارش شديد در فرد مبتلا شده و معمولا از طرف عوامل خارجي به آن پاسخ مناسب داده ميشود.
چه فردي مرا انتخاب كرد؟
حالا كه حرف خارش شد، ياد كتاب خاطرات خانم ك.ا.ف (اختصارا «كاف»!) افتادم. كاف كه زماني در روزنامههاي اصلاحطلب فعال بود (عمق اين فعاليت را در چند سطر بعد خواهيد فهميد!) در كتاب خاطراتي كه به زبان انگليسي منتشر كرده و به تازگي به صورت پاورقي در روزنامهاي كويتي به زبان عربي چاپ ميشود، مدعي شد كه با «ع.د»، فوتباليست معروف روابطه كاملهاي داشته است. من كه خودم را در روزنامههاي اصلاحطلب راه نميدهند، اما از چند نفر از دوستان آن طرفي كه پرسيدم، همگي تأييد كردند كه كاف عزيز با چند دو جين از عزيزان همكاري (هر كاري!) داشته است. اين رفقاي ما، البته مثل تمام پدرها و پدربزرگهايي كه همه نوع خاطرات را از زبان دوستانشان نقل ميكنند و سر و ته هر حكايتي با گذاشتن «ما كه اهل اين چيزا نبوديم، ولي ديگران ميگويند»، خودشان را راحت ميكنند، زير بار هيچ نوع همكاري با كاف و كافها نميروند، اما با گوشه و كنايه ميفهمانند كه خيلي از اعترافات سهلالوصولي كه برخي از مطبوعاتيها در ازمنه نه چندان دور به زبان آوردند، به خاطر همين كاف عزيز بوده است.
ـ بر بدكار و آدمفروش لعنت ...
ـ سيديت تو بازار نياد، بگو بيش باد!
شكايت آرايشگاههاي زنانه
از قديم گفتند، «حرف، حرف ميآورد» راست ميگفتند. از بحث وسوسهانگيز خارش منتقل شديم به بحث شيرين كاف و كافكاريهايش (با «كافكا» اشتباه نشود، هرچند كه با «گروه محكومينِ» كافكا ميتواند تداعي معاني داشته باشد!) و از آنجا به بحث «دعواي اصلاحي» آرايشگرهاي زنانه با مردانه.
چند روز پيش، سردار نجفي، مديركل نظارت بر اماكن عمومي نيروي انتظامي، اعلام كرد به خاطر شكايت رئيس اتحاديه آرايشگرهاي زنانه از آرايشگرهاي مردانهاي كه مبادرت به «اصلاح ابروي تعدادي از مراجعهكنندگان مرد و انجام اقدامات حاشيهاي در صورت آقايان» ميكنند، پليس وارد اين ماجرا شده است.
ضمن عرض خسته نباشيد و دست مريزاد به نيروي انتظامي كه با سرعت عمل نسبت به اين اجحاف عظيم نسبت به قشر محترم آرايشگرهاي زنانه، اقدام كردهاند، به صنف آرايشگرهاي زنانه پيشنهاد ميكنم:
با توجه به اينكه آنكارد كردن ابرو و حتی برداشتن زير ابرو براي پسران، نه تنها عيبي نداشته بلكه حتي از صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران هم تبليغ ميشود، آرايشگرهاي زنانه به جاي حسودي به همكاران مرد و پر كردن رئيس اتحاديهشان، خودشان در اين زمينه دست به كار شده، يك طوري كه موازين شرعي هم رعايت شود، بازار ارايه خدمات مناسب به آقاپسرها ـ به خصوص از نوع كولهپشتيپسندش ـ را هم به دست بگيرند. اينطوري هم از شر حسد كه زندان روح است، خلاص ميشوند و هم بازارشان رونق خوبي ميگيرد و در نتيجه هم «شبتون قشنگ» ميشود و هم روزتون!
رياستجمهوري به سبك دوران جنگ
باز هم حرف، حرف آورد. حرف قشنگي و خوشگلي شد، ياد عشق و عاشقي افتادم و دولت عشق و صاحاب دولت عشق؛ يعني محسن رضايي. رضايي در مصاحبه با «تهران امروز» گفت: «اگر به سبك دوران جنگ پيش ميرفتم، تا به حال چند بار رئيسجمهور بودم».
گزارش خبرگزاري ايجنا (خبرگزاري سرداران ايران = Iranian General News Agency) از كنفرانس مطبوعاتي رئيسجمهور محسن رضايي را كه به سبك دوران جنگ انتخاب شده، بخوانيد: «رئيسجمهور محسن رضايي، امروز صبح رأس ساعت صفر هشت دو صفر، در موقعيت 96 درجه، از كارخانه ايرانخودرو بازديد كرد.
محسن رضايي با ابراز خرسندي از توليد پيكانِ توپ در ايرانخودرو گفت: اين توپترين پيكاني است كه تا به حال توليد شده. وي در حالي كه شخصا هدايت يك دستگاه از اين خودرو زمين به زمين را بر عهده گرفته بود، شليك موفقي به سمت برج ميلاد داشت كه به برجك آن اصابت كرد. رضايي سپس در مراسم صبحگاه مشترك وزارت صنايع و معادن دفاعي، شركت و نشان درجه يك برجكزني را به رئيس ايرانخودرو اهدا كرد.
رئيسجمهور در بخش ديگري از سخنانش، وعده داد: به زودي ماشين جنگي مافياي اقتصادي به فرماندهي آقازادههاي رانتخوار را زمينگير ميكنيم. وي تأكيد كرد: در اين زمينه هيچگونه اغماضي ندارد و گفت: «براي نمونه همين دو روز پيش براي وزير كشور سه ماه اضافه خدمت زدم».
وي سپس با يك فروند «F-4» تهران را به مقصد بندرعباس ترك كرد تا در جلسه ستاد فرمانداران هرمزگان شركت كند.
مقصر خلبان نبود
حالا كه حرف هواپيما شد، يك چيز ديگر به خاطرم آمد و قول ميدهم اين آخريش باشه. در بررسي سانحه سقوط هواپيماي «C-130» كه منجر به كشته شدن بيش از صد نفر از جمله ده ها خبرنگار شد، هيچ كس مقصر شناخته نشد!
اين در حالي است كه همه ميدانند مقصر اصلي دو دستگاه واحد مسكوني بودند كه سر راه هواپيماي نظامي قرار گرفتند و خودشان را به او كوبيدند. چرا هيچ كس واقعيت به اين بزرگي را نميبيند؟
دستانداز
كسي ميداند آن «اقدامات حاشيهاي» كه روي صورت «تعدادي از مراجعهكنندگان مرد» صورت ميگيرد و سردار نجفي از قول رئيس اتحاديه آرايشگران زن به آن اشاره كرده، دقيقا يعني چي؟ گفته «اصلاح ابرو و اقدامات حاشيهاي»؛ يعني اين اقدامات حاشيهاي، چيزي غير از اصلاح ابروست.

0 Comments:
Post a Comment
<< Home