یاداشت های یک خبرنگار از گوگل گرفته شده
مزاح وشوخ طبعی یکی از ویژگی ها ولازیمه زندگی انسان است. زیرا ؛ در زندگی جسم وروح انسان به خاطر مشکلات وناملایمات مانده می شود و یکی از راههای رفع ماندگی , مزاح وشوخی سنجیده و در چوکات ادب است.
دردین اسلام هم با در نظر داشت " شرایطی" با شوخی و طنز مخالفتی نشده است . مثلا در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است " خداوند شوخ را که در شوخی خود راستگو باشد, مواخذه نمی کند." همچنان از امام علی (ع) نیز روایت شده است که " این دلها , نیز همانند بدن ها گاهی مانده و ملول می شوند. بنابراین آنهارا با لطیفه های حکمت آمیز, خشنود کنید و ماندگی وملال آنها را بر طرف سازید."
بطور کلی می توان سخن خنده داروطنز را به چهار نوع قسمت کرد؛
1 – هجو ؛ به سخنی گفته می شود که نیشدار و رکیک بوده وغالبا برای نمایاندن ضعف و کاستی ها و یا لوث کردن شخصیت انسان ها بکار می رود. گرچند دراین نوع طنز, خنده وجود دارد اما هدف خندانیدن کسی نیست , بلکی آزردن ومسخره کردن است .
2 – شوخی ؛ با هدف شاد نمودن مردم بکار میرود وگاهی با نکته های اخلاقی و پند آموز همراه است .
3 – طنز و انتقاد ؛ گفته ای است که در قالب کنایات و اشارات کاستی ها را به رخ می کشد. غالبا با خنده همراه است , اما خنده اش برای مسخرگی نیست بلکه زهر دارو سرزنیش آمیز است.
4 – هزل ومسخرگی ؛ بی خاصیت ترین نوع طنز است که ریشه در سفاهت آدمی داشته و هیچ پیام سازنده ای در آن وجود ندارد.
در اخیر این مطلب یک نمونه از مزاح های رسول خدا(ص) را خدمت شما نقل می نمایم .در کتب تاریخ آورده اند که روزی پیر زنی آمد خدمت رسول الله (ص) و از ایشان تقاضا نمود که برایش دعا نماید تا بهشت برود . ایشان فرمودند که ؛ پیر زنان بهشت نمی روند . آن زن بسیار ناراحت شد ورسول خدا (ص) بلا فاصله فرمودند که ؛ پیر زنان اول جوان می شوند بعد بهشت می روند.
برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید به کتاب" دلقک های مشهور در باری" وکتاب "نکته ها ولطیفه ها" مراجعه نمایید.

0 Comments:
Post a Comment
<< Home